معماری و
به نوع نگرش انسان های هر منطقه نسبت به طبیعت بستگی دارد. در نگرش شرقی ت
وجه به طبیعت و قائل بودن بعد ماورایی برای آن، در نحوه دخل و تصرف در طبیعت و حضور
و تلفیق آن با معماری نقش مؤثری داشته است.این نکته که از گذشتههای دور در
سرزمین های شرقی همواره جزیی از طبیعت مورد پرستش واقع شده، خود گویای
ارزشی معنوی است که در جهانبینی شرقی برای طبیعت قائل بودهاند. این امر در باغ
سازی ژاپنی به تلفیق ارگانیک بنا با محیط پیرامون منجر شده است به گونهای که
ساختمان برمحیط اطراف غلبه ندارد و ساماندهی باغ به صورت ارگانیک، طبیعت بکر را در
ذهن تداعی میکند.
ارزش معنوی طبیعت در فرهنگ ژاپن علاوه بر استفاده از مصالح طبیعی بکر، منجر به
بهرهگیری و حضور بیشتر طبیعت در معماری شده است. طراح ژاپنی با گشودن
بازشوهای ساختمان رو به بهترین مناظر زیبای طبیعی به دنبال آن است تا نیازهای روحی
استفاده کننده را نیز از این طریق پاسخ گوید و چشمها و گوشها را در جهتی سوق دهد
که دریافت بیشتری از طبیعت داشته باشد.
بهرهگیری از مصالح طبیعی و حضور طبیعت در عرصه فضاهای داخلی در اجزاء و
اثاثیه ساختمان نیز دیده میشود.
4) فضایی که به واسطه حضور عناصر معنوی هویت یافته و به اتاق جهت می دهد.
ژاپن به عنوان سرزمینی که نکات بسیاری در معماری، هنر و فرهنگ خود دارد، در مواجهه
با شرایط جدید، تغییرات پیشرو و روشهای نوین ساخت به راهحلهای قابل قبول و گاه
زیرکانهای رسیده است. تداوم نگاه گذشته را که متکی بر خواستهای درونی انسان و
ارزش های جمعی است در طراحیهای دو معمار معاصر برجسته ژاپن آقای «کازوهیرو
کوجیما(2)» و خانم «کازوکو آکاماتسو(3)» میتوان کنکاش کرد و چگونگی انطباق این
نگاه را با شرایط امروز به روشنی دریافت.
«کوجیما» و «آکاماتسو» در تعریف رابطه فضای داخلی معماری و کالبد آن، «تنگ یخزده
ماهی» را مثال می زنند (4)که یخ میزند و شیشۀ آن میشکند. آنچه در پیش رو قرار
میگیرد آبی است که شکل ظرف را به خود گرفته و ماهی قرمز را در درون دارد. کالبد
معماری همچون دیوارها و ستونها حکم تنگ ماهی را دارند که مبلمان موجود در فضاهای
داخلی را همچون آبی که ماهی قرمز را در برگرفته، مطابق با شکل ظرف در کنار هم قرار
میدهد. تنگ ماهی قرمز بر اساس رابطهای متقابل شکل خود و بالطبع شکل محتویات
درونیاش را از عملکرد، تناسبات، فرهنگ، فناوری و طبیعت وام میگیرد. در ادامه به ذکر
نکاتی پرداخته میشود که نشانگر چگونگی این داد و ستد در مسیر گذشته تا حال است.
5) خانه موزه اونا که جهت زندگی و محل نمایشگاه آثاز یک هنرمند طراحی شده است.- راه پله به عنوان گذرگاهی در میان کتابها هویت یافته است.
امروزه تشبیهات و مثال های گوناگونی در جهت تعریف کاربردی و مفهومی تر چگونگی
کارکرد فضاها و نحوه تطابق آن با کالبد طرح ارائه می شود. در این خصوص «کوجیما» و
«آکاماتسو» فضاهای یک اثر را به دو دسته «سیاه» و «سفید» طبقهبندی میکنند: (5)
«سیاهها» فضاهایی هستند که فعالیتهای مشخصی را پاسخ میدهند و «سفیدها»
فضاهایی محسوب میشوند که فعالیت ویژهای در آن روی نمیدهد و از آنها به عنوان
مفصل ارتباطی فضاهای «سیاه» استفاده میشود. با این وجود باید به خاطر داشت
چنانچه فضاهای سفید تنها پیوند میان فضاهای سیاه را ایجاد کند، شریانی ارتباطی به
وجود میآید که روح حیات و سرزندگی را در خود ندارند.
در معماری سنتی ژاپن خانه ها با پلانی مربع شکل و ستونی در وسط ساخته می شد و
فضایی مسقف و نیمه باز گرداگرد محیط بیرونی خانه شکل می گرفت که فقط کارکرد یک
راهروی ارتباطی را نداشت بلکه فضای مکث، س و تفکر نیز به شمار می رفت. تداوم
این نگاه که به وضوح از نظریات این دو معمار معاصر قابل برداشت است، موجب شده تا در
طراحی های آنها راهرو تنها گذرگاه نباشد. راهپله نیز مسیری باریک و نامطلوب به شمار
نمیرود که با اختصاص دادن باقیماندههای پارچهای که از آن لباسی بر تن سایر فضاها
دوختهایم به وجود آمده باشد. این فضا نیز میتواند هویتی مشخص و مستقل یابد.
فضاهایی که با عنوان «سیاه» نام گذاری شده اند وماً نباید فضایی برای انجام
فعالیتهای روزمره زندگی باشند. فضاهایی مختص خوردن، خوابیدن، دور هم نشستن و
گفتگو کردن در منظومه خانههای مسی بارها و بارها تکرار شدهاند. میتوان حضور
عناصر معنوی ژاپن را در محل زندگی انسان به گونهای دیگر دید. حجم ساده و فضای ناب
و خالص به واسطه مظروف خود معنا و هویت مییابد. این عناصر به فضای داخلی جهت
میدهد و افراد خانه را وامیدارد تا پشت به آن ننشینند. در اینجا حضور یادگارها و
یادآوریهای معنوی و مقدس و پاک، عملکرد مستقل و منحصر به فرد یک فضا را تعریف
میکند.
در معماری سنتی ایرانی نیز طاقچهها مکانی برای جایگذاری شمعدانیها، آینه و عکس
هایی بود که سمبل حضور گذشتگان و تداعی کنندۀ خاطرات آنان به حساب می آمد.
طاقچهها به واسطه اینکه کتب مقدس، سجاده و جانماز را در بر می گرفتند، نمادی از
حضور معنویت در خانه ایرانی بودند. عبور نور از شیشههای رنگی پنجرهها، تلألویی
رنگارنگ به فضای داخلی میبخشید که سادگی، نشاط و گرمی را برای زندگی به ارمغان
میآورد. -در خانه امروزایرانی جای این ظرف کجاست؟
6) همه عناصر فضاهای داخلی متناسب با مقیاس مینیاتوری درخت مقدس
(بنائی) که نسل اندر نسل در خانه حضور داشته است طراحی شده اند.
توجه به ابعاد معنوی فضا چه در معماری ژاپنی و چه در معماری ایرانی نمودی چشمگیر
دارد و همانگونه که ذکر شد این امر برگرفته از بینش خاص شرقیها نسبت به طبیعت
است که برای آن ارزش خدایی قائلند. برای ژاپنی ها عناصر طبیعی مقدس و یادآور
عظمت خداوند است و به همین جهت در فضاهای درونی و بیرونی بنا معنویت احساس
میشود.در ژاپن عناصر طبیعی مقدساند و باید در فضا نمود یابند. به این ترتیب با
مقیاسی جدید به فضای خانه قدم میگذارند. ژاپنی روی زمین مینشیند و تشکچهای
ساده وضعیت نشستن او را اصلاح میکند. میز غذاخوری تا ارتفاع مناسب پایین میآید و
این تناسب موزون وقتی کامل میشود که چراغها نور و روشنایی را به درستی باز تابانند
و آنگاه سایه درخت مقدس (بنسائی) که تا مقیاسی مینیاتوری کوچک شده است، بر
سرخانه افکنده شود. بنابر همین روند است که در خانه ژاپنی زندگی در ارتفاع کمتر از یک
متر جریان دارد. عمران